اما سیلوا چه میگوید که روش او چنین فراگیر شد؟ سیلوا بر این باور است که مغز مانند قلب ارتعاش دارد - ضربان قلب بر حسب دور در دقیقه و ارتعاش مغز بر حسب دور در ثانیه محاسبه میشود- و ارتعاشهای مغز با وضع روحی فرد تغییر میکند. به زبان ساده میتوانیم بگوییم مغز انسان (با توجه به اینکه امواج مغز فرد بیدار حدود 20 دور در ثانیه است) واجد چهار موج – بتا (ارتباط با دنیای فیزیکی خارج و آگاهی از زمان و مکان) و آلفا و تتا و دلتا (از این سه موج برای دیدن رویا و ارتباط روحی و شهود استفاده میشود)- است:
«من کمک میکنم تا مراقبه را بیاموزید. هرچه بیشتر به مراقبه بپردازید، به همان نسبت عمیقتر به درون خود سفر خواهید کرد. با انجام مراقبه شخصی به آرامشی درونی و با ثبات دست مییابید. ثبات این آرامش موجب میشود که دیگر هیچ چیز نتواند زندگی فرد را متزلزل سازد. با انجام مراقبه، به آرامشی عمیق و همیشگی دست مییابید؛ تجربهای شادیبخش برای دستیابی به سطوح عمیق آگاهی. هنگام مراقبه متوجه میشوید که دیگر هیچگونه نگرانی و احساس گناهی ندارید. زیباترین چیز هنگام مراقبه در سطح آلفا این واقعیت است که احساس گناه و خشم خود را نمیتوانید با خود همراه کنید.
وجود چنین احساساتی باعث میشود که خود به خود از سطح آگاهی مراقبهای خارج شوید؛ اما اینگونه احساسات منفی با تمرین مداوم به مرور از شما فاصله میگیرند و سرانجام روزی برای همیشه محو خواهند شد. این بدان معنی است که فعالیتهای ذهنیای که بدن را بیمار میسازند، خنثی میشوند و بدن سالم میشود.»