هدف من در زندگی این است که به مردم کمک کنم تا به رؤیاهایشان دست پیدا کنند. بزرگترین لذت برای من، این است که به افرادی که در حال رنج کشیدن هستند، این قدرت را بدهم که به خواستههایشان برسند. من تحمل دیدن رنج و عذاب دیگران را ندارم، چراکه خودم قبلاً این احساس را تجربه کردهام. من دوران کودکیام را در فقر مطلق گذراندهام، به همراه یک مادر الکلی، و چهار ناپدری مختلف. در بیشتر اوقات، با شکم گرسنه به خواب میرفتم، بدون اینکه بدانم فردا غذایی برای خوردن خواهم داشت یا نه. ما بهقدری فقیر بودیم که من با لباسهایی که چندین سایز برایم کوچک شده بود، به مدرسه میرفتم. برای اینکه بتوانم خرج خورد و خوراکم را دربیاورم، شبها بهعنوان نظافتچی در دو بانک کار میکردم، و پس از تمام شدن کارم، با اتوبوس به منزل برمیگشتم تا قبل از باز شدن مدرسه، چندساعتی بخوابم. امروز، من به موفقیت مالی چشمگیری دستیافتهام. اما میتوانم با اطمینان به شما بگویم که هیچگاه فراموش نخواهم کرد که زندگی کردن در شرایطی که همواره راجع به آینده نگران هستی، چه احساسی دارد. آن زمان، من در شرایطی سخت و دشوار گیر افتاده بودم و همواره احساس دلهره و تردید داشتم.
چه احساسی خواهد داشت که در قلبتان، در ذهنتان و در اعماق وجودتان بدانید که همیشه موفق خواهید بود؟ اینکه همیشه خاطرجمع باشید که صرفنظر از اتفاقاتی که در دنیای اقتصاد، بازار سهام، و یا بازار املاک رُخ میدهد، شما برای بقیه عمرتان از امنیت و آزادی مالی برخوردار هستید؟ اینکه بدانید بهقدری ثروت دارید که نهتنها میتوانید آرامش خانواده و عزیزانتان را فراهم کنید، بلکه میتوانید از کمک کردن به دیگران هم لذت ببرید؟
همه ما رؤیای دست یافتن به چنین آرامش درونی، آسایش، استقلال، و آزادی خیالِ بیانتهایی را داریم. به عبارت سادهتر، همه ما رؤیای این را داریم که از لحاظ مالی تزلزلناپذیر باشیم.
اما اینکه تزلزل ناپذیر باشیم، واقعاً به چه معناست؟