گام نخست ما شناخت ارزشهای درونی خویش است. اگر گوهری را که میان جانت فروزنده است به زیبایی بیرونی خویش بتابانی، وجودی خواهی شد سراسر نور و روشنی و آفتابی میشوی درخشان و گرمیبخش. شاید تا امروز این گوهر تابنده را نشناخته و قدر ندانسته باشی و زندگی خویش را بر مدار گذر از روزمرگیها و عبور بیتأمل از کنار شگفتیها و توانمندیهای درونیات سپری کرده باشی. امروز، روزی دیگر است؛ روز دمیدن و طلوع آفتاب درون. پس بدان که رهاورد این سفر، پیوند میان گوهر درون و بیرون توست. سیمای تو گویای درون توست. پرتوی که از صورتت بر زندگی میتابد، از فروزندگی جان سرچشمه میگیرد. شاید تو هم به این باور رسیده باشی که زیبا صورتان، سیرتی زیبا و اعجازگونه دارند و از سیرت زیباست که صورتشان این چنین زیبا و تابنده گشته است. باز هم تأکید میکنم که ما در این راه از هرگونه فراموشی، نادیده انگاشتن و غفلت از نیروهای درونی و بیرونی خویش دور میشویم و با آغوشی گشوده، به سوی جهان شناخت راه میجوییم و شگفتیهای وجودی خویش را قدر میدانیم. هیچ پدیدهای در این جهان بیعلت و هدف نیست. خالق یگانهی هستی، جهان را در اوج زیبایی و کمال آفریده است. انسان آگاه و خویشتنشناس، همیشه در تکاپوست تا بهرهای از این زیبایی بگیرد و در عین حال، سهمی در افزودن به این زیبایی نیز داشته باشد. پس چه کنیم که در خموشی، ایستادن و ماندن نپوسیم؟چه کنیم که لحظهلحظهی زندگیمان سرشار از آفرینش و زیبایی و اعجاز باشد؟ چگونه آفتاب درون خویش را بر لحظههای زندگی بتابانیم؟
این کتاب، مسیر فروزندگی و باور به ارزشهای وجودی و شناخت آنهاست؛ پلی است میان سیرت و صورت زیبای تو. این کتاب چراغی است بهسوی شناخت «جان آدمیّت» و گوهر تابناک درونی و پیام سطر به سطر آن، ایمان به اعجاز و آفرینشگری است.
زندگی سرشار از رنج، ترس و نگرانی میتواند به زندگی پر از لذت، شادی، زیبایی و عشق تبدیل شود. کتاب عاشق خودت باش!، شما را از جایگاه نداشتن امنیت به مقصد اعتماد و اقتدار هدایت میکند و سارا ماریا (Sarah Maria)، نویسنده کتاب، به شما نشان خواهد داد تا چه اندازه زیبا و جذاب هستید.